پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1399 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس پذیرش و عمل (بوند، 2011)، پرسشنامه مهارت هاي ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004)، پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و پرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005). داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0). پذیرش و ذهن آگاهی توانستند با (32/0) درصد تغیرات رضایت زناشویی را پیش بینی نمایند. برای افزایش رضایت زناشویی و کاهش پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی، تکنیک ها و مداخلات مبتنی بر پذیرش و ذهن آگاهی توصیه می گردد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در چکیده کامل
این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از روش آزمونهای لوین (برای بررسی همگنی واریانسها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرمافزار SPSS-24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تابآوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تابآوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیشفعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تابآوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توانبخشی ویژه ای بهمنظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است.
پرونده مقاله